نقض کنندگان حقوق بین الملل
برگرفته از سازمان مراقب سیاست
خارجی آلمان، 28 ژانویه 2020
ــ به
فارسی از حمید بهشتی
مشاوران دولت آلمان نسبت به نقض مکرر حقوق
بین الملل اخطار داده، خواهان اعلان موضع
برلین هستند.
برلین/واشنگتن (گزارش ویژه) – مشاوران
دولت آلمان با توجه به قتل پهپادی سردار
قاسم سلیمانی توسط آمریکا و تشدید نقض
حقوق بین الملل اعلام خطر می کنند. به
گفته بنیاد علم و سیاست در برلین چند سال
است "سیاست خارجی دولت ترامپ حقوق بین
الملل را به نحو ویژه ای به چالش می کشد".
البته قتل سلیمانی نشانگر این است که
واشنگتن عملکردهایی را که در "مبارزه با
ترور" در زمان بارک اوباما روال شده بود،
تکرار و از جمله قتل پهپادی را در مورد
گردانندگان اصلی کشورهای بیگانه که خطرناک
ارزیابی می گردند، گسترش می دهد. از این
پس اگر"نمایندگان کشورها، خارج از مرزهای
خود نسبت به جان خویش بیم داشته باشند"
پیامدهای آن برای دیپلماسی بین المللی
غیرقابل پیش بینی است. بنیاد علم و سیاست
(SWP)
به دولت آلمان توصیه می نماید اعلان موضع
کند. البته آلمان نیز در دهه های گذشته
برای دستیابی به موفقیت در عرصه جهانی
بارها در جوار آمریکا حقوق بین الملل را
نقض نموده است.
عادی گشتن وضعیت اضطراری
مشاوران دولت آلمان سال ها است نسبت به
نقض مقررات بنیادین حقوق بین الملل توسط
ایالات متحده آمرکا اخطار می دهند. به
ویژه در چارچوب "مبارزه با ترور" اقدامات
غیر قانونی اعمال گشته اند. "بازداشت
افراد بدو حکم دادگاه، قتل هدفمند و
مراقبت بی دلیل"که تا امروز نیز ادامه
داشته و در اروپا همچنان "تحمل" می گردند
در تحقیقات مشروحی در اوت 2018 از جانب
SWP
قید گشته اند. [1] در این
میان در آمریکا "حقوق بشر و شهروندی به
نحوی سیستماتیک" "با تمرکز تصمیم گیری های
خطرناک توسط قوای اجرائیه و نیز گسترش
حاکمیت امنیت ملی" از محتوی تهی گشته اند.
دول اروپائی نیز در بسیاری موارد از آن
پیروی کرده اند. بدینقرار به تشخیص
SWP
سیاستی که ناشی از یک وضعیت اضطراری بود
مدت هاست تبدیل به "وضعیت عادی" گشته و به
ندرت به زیر سئوال میرود. این به ویژه در
مورد قتل های هدفمند مصداق دارد. از
آنجائیکه افراد مظنون را بدون حکم دادگاه
می کشند این کار در عمل به جز قتل عمد
نیست که نظامیان و پلیس مخفی غالبا بکمک
پهپاد و با اقتدار کامل مرتکب می گردند.
این کار ناقض حقوق بین الملل بوده و بدون
امکان هر گونه کنترلی صورت می گیرد.
کشتن نمایندگان کشورها
قتل پهپادی افراد مظنون که در زمان ریاست
جمهوری بارک اوباما انجام می شد، در زمان
جانشین او، دونالد ترامپ، گسترش یافته
است. واشنگتن که تا پایان 2019 از آن فقط
به لحاظ وسیله مبارزه با سازمان های مخفی
تروریستی استفاده می نمود، بطوری که اکنون
SWP
در جمعبندی یک تحقیقات جدید نوشته است، با
استدلال آمریکا برای قتل قاسم سلیمانی،
فرمانده تیپ القدس، در آینده "نمایندگان
سایر کشورها" را در صورتی که آنها از جانب
ایالات متحده "خطرناک ارزیابی گردند" می
توان کشت.[2] در حالیکه بنا بر تشخیص
SWP
"کشتن فرمانده یک واحد نظامی از کیفیت
کاملا جداگانه ای برخوردار است." زیرا
اکنون تهران نیز می تواند چنین استدلال
کند "که وابستگان نظامی آمریکا که شامل
فرماندهان اعلای ارتش نیز می گردند هدف
تعریف شده ی حملات نظامی باشند." نتیجه
گیری
SWP
این است که بر این مبنا "مذاکرات میان
طرفین مخاصمه "در صورتیکه نمایندگان
کشورها خارج از مرزهای خود بیم جان خویش
را داشته باشد، عملا غیر ممکن خواهد بود.
و در صورتیکه سایر کشورها از اینکار تبعیت
نمایند، پیامد آن برای دیپلماسی بین
المللی غیر قابل پیش بینی است.
"آماده برای عمل"
البته ایالات متحده آمریکا "پیش تر نیز
... به این نتیجه رسیده بود"، در ادامه
گزارش
SWP
می افزاید "پس از آنکه چندین نقشه سیا
برای سوء قصد نسبت به رؤسای دول دیگر افشا
شده بود، پرزیدنت جرالد فورد در سال 1976
اینگونه سوء قصدها را ممنوع نمود".[3] اما
قتل سلیمانی به روشنی بازگشتی است به
عملکرد مشکوک قتل های آمریکا در خارج که
البته این بار در انظار عموم صورت گرفت.
وزیر خارجه آمریکا، مایک پمپئو، به تازگی
به صراحت اظهار نمود که دولت آمریکا در
اینکار به هیچوجه خود را به ایران محدود
نمی نماید: "دشمن تو باید درک نماید". این
مطلب را او در آغاز ژانویه در یک سخنرانی
شرح داد "که تو فقط دارای توان اینکار
نیستی که او را به تحمل هزینه مجبور
نمایی، بلکه تو واقعا نیز حاضر بدین کار
هستی"و [4] این برای "ایجاد واهمه" در
قبال روسیه و چین نیز مصداق دارد.
حقوق بین الملل؟ فاقد اهمیت!
بنیاد علم و سیاست خطر فعلی گسترش قتل
پهپادی نمایندگان برجسته کشورهای بیگانه
را به عقبگرد واشنگتن از حقوق بین الملل
ارزیابی می نماید. در پایان سال گذشته
نیز- یعنی پیش از قتل سلیمانی- اطاق فکری
مزبور تشخیص داده بود "که سیاست خارجی
دولت ترامپ حقوق بین الملل را به نحو ویژه
ای به چالش می کشد". [5] لذا "این برداشت
حاصل گشته است که ملاحظات مربوط به حقوق
بین الملل برای رئیس جمهور ترامپ در مورد
بسیاری از تصمیمات مهم سیاست خارجی کاملا
فاقد اهمیت می باشند". این را
SWP
با ذکر چند نمونه نشان میدهد. از جمله در
مورد بمباران سوریه از جانب آمریکا در
آوریل 2017 و آوریل 2018 که به زبان
دیپلماتیک: "به سختی میتوان به لحاظ حقوق
بین الملل مبنای قابل اتکایی برای این
عملیات تصور نمود". در باره این اعلام از
جانب رئیس جمهور آمریکا که قصد دارد مکان
های ذخیره نفتی را در سوریه توسط شرکت های
آمریکایی بوجود آورد، به ارزیابی
SWP
"حقوق بین الملل مانع استفاده از منابع
نفت سوریه توسط آمریکا برای مقاصد اقتصادی
خود است". همچنین با توجه به تحریم های
آمریکا علیه ایران به گفته
SWP
"از مرز مجاز برای اقدامات اقتصادی به
روشنی عبور گشته است، در صورتی که برای
غیرنظامیان در کشور تحت تحریم، کالاهای
مورد نیاز عموم، به ویژه ارزاق و داروجات
دیگر قابل تأمین نباشند". این برای ایران
در مورد داروجات، و بطور عموم در مورد
کالاهای مورد نیاز در ونزوئلا و کوبا نیز
مصداق دارد. [6]
انتقاد به مانور نظامی
این را نیز
SWP
اظهار نموده است که "با به رسمیت شناختن
اسرائیل، برخلاف حقوق بین الملل، به لحاظ
حاکمیت بر ارتفاعات گولان، آمریکا طریق
گذشته خویش را که مبتنی بر این بود که
تغییر خشونت آمیز مناطق را به هیچ عنوان
نپذیرد، ترک نموده است. اطاق فکری مزبور
به اینکار به لحاظ تاکتیکی نیز انتقاد می
ورزد: بدین صورت ایالات متحده آمریکا "در
آینده به سختی می تواند"به کشورهای طرف
دعوا به خاطر عملکردهای واقعی یا ادعایی
آنها تعهداتشان را متذکر گردد".[7] بدین
صورت یکی از محوری ترین مبانی حقانیت
حملات آمریکا در زمینه سیاست خارجی دیگر
قابل اتکا نخواهد بود.
کسی که در برج شیشه ای نشسته است...
بنیاد علم و سیات
[سیاست ـ توضیح از جنبش سوسیالیستی]به دولت آلمان توصیه می
نماید که از مقررات حقوق بین الملل دفاع
نموده و در آینده "نقض حقوق بین الملل را
مطرح نماید، حتا اگر با این کارش موجب
تکدر ارتباط خود با کشورهای مسئول
گردد".[8] البته
SWP
این را از نظر دور داشته است که آلمان خود
از جمله قدرت هاتی است که در چارچوب اعمال
نفوذ جهانی، حقوق بین الملل را نقض می
نماید. و این فقط به همکاری آلمان در
جنایات سنگین در مبارزه با ترور- که غالبا
در باره آن سکوت می شود- مربوط نیست.[9]
اولین جنگ بزرگی که پس از تحولات 1990
بروز نمود و بدون نمایندگی از جانب سازمان
ملل متحد و لذا در نقض علنی حقوق بین
الملل انجام شد، حمله به یوگوسلاوی بود که
در 1999 از جانب آلمان نیز به راه افتاد.
این جنگ را می توان پیشقراول حمله آمریکا
به عراق در سال 2003 دانست. جدایی کزوو
نیز برخلاف حقوق بین الملل بود که از جانب
برلین تهییج و تأمین گشت. علاوه بر آن
اینکار نیز مطابق حقوق بین الملل نیست که
شورش و قیام در سایر کشورها را تأیید و
تهییج نمود، کاری که آلمان در بسیاری از
کشورها از اوکرائین گرفته تا سوریه انجام
داده است.[10] آلمان با این کار موجب آن
گشته است که نقض حقوق بین الملل عادی
گردد. این کار به سهم خود موجب افراط دولت
آمریکا در واشنگتن می گردد.
پاورقی ها
[1] Johannes Thimm: Vom Ausnahmezustand zum
Normalzustand. Die USA im Kampf gegen
den Terrorismus. SWP-Studie 16. August
2018. S. dazu
17 Jahre "Anti-Terror-Krieg".
[2], [3] Christian Schaller, Johannes Thimm: Für eine
Kultur völkerrechtlicher Rechtfertigung.
SWP-Aktuell Nr. 3. Berlin, Januar 2020.
[4] Pompeo: Iran abschrecken. Frankfurter Allgemeine
Zeitung 15.01.2020. S. dazu
Auf abschüssiger Bahn.
[5] Christian Schaller: "America First" - Wie Präsident
Trump das Völkerrecht strapaziert.
SWP-Studie 27. Berlin, Dezember 2019.
[6] S. dazu
Sanktionskrieg um Iran (IV) und
Die Ära der Sanktionskriege (IV).
[7] Christian Schaller: "America First" - Wie Präsident
Trump das Völkerrecht strapaziert.
SWP-Studie 27. Berlin, Dezember 2019.
[8] Christian Schaller, Johannes Thimm: Für eine Kultur
völkerrechtlicher Rechtfertigung.
SWP-Aktuell Nr. 3. Berlin, Januar 2020.
[9] S. dazu
Abgleiten in die Barbarei (II).
[10] S. dazu
Deutsche Kriegsbeihilfe und
Unser Mann in Kiew.