|
||
بحرانِ شاه بنیامین نتانیاهو بعد از مصالحهی اتمی با ایران نگران حاصلِ دوران نخست وزیری خود است. ـ هریت شروود [*] یک شنبه 11 صفر 1435هـ - 15 دسامبر 2013م نتانیاهو ابتدا توافق ژنو را در مورد برنامهی اتمی «بد» نامید، [کمی دیرتر] آن را «خیلی بد» و بعدتر «بیش از حد بد» توصیفاش کرد. در نهایت از «اشتباهی تاریخی» سخن گفت که خطری برای صلح جهانی است. به این ترتیب موضعگیریهای شداد و غلاظ بنیامین (بی بی) نتانیاهو به اوج خود رسید. نخست وزیر اسرائیل از جزئیات دیپلماسیِ انجام شده در راهروهای هتل اینترکنتیننتالِ ژنو غمگین نیست. مشکل او نه جزئیات توافق، بلکه خود توافق است. نتانیاهو در معرض خطر از دست دادن مهمترین هدف دوران نخست وزیری خود است: وادار ساختن تهران به کنار گذاشتن برنامهی اتمی خود. نخست وزیر اسرائیل، تهدیدی را که از ناحیهی ایران بر میخیزد با صعود نازیها بعد از سال ۱۹۳۰ مقایسه کرده و هشدار داده که اشتباههای آن زمان تکرار نشود. به تعبیر او باید: «با همهی وسایل ممکن» دخالت کرد. برای مدتی چنین به نظر میرسید که حملهی نظامی اسرائیل – با و یا بدون آمریکاییها – [قطعی است و تنها] به زمان [انجاماش] بستگی دارد. در این فاصله اکثریت جامعهی بین المللی تصمیم گرفت که مناقشهی اتمی [با ایران] را از راه سیاسی حل کند. غفلت از خواستهاش در مورد عدم انجام «مصالحه»، برای بیبی چه معناست؟ گیل هوفمان، مقالهنویس جروزالم پست میگوید: «ژنو او را از نظر سیاسی تضعیف کرد. نتانیاهو که او را شاه بیبی مینامند در حال حاضر به هیچ عنوان به یک پادشاه نمیماند.» آوراهام دیسکین، استاد علوم سیاسی در دانشگاه عبری نظر دیگری دارد، به تعبیر او نتانیاهو واقعاً تضعیف نشده است: "موضع اصولی او در اسرائیل همچنان مورد علاقه است". آمریکا و اتحادیهی اروپا به این جهت میکوشند نتانیاهو را آرام کنند. ابتدا سیمون گراس مذاکره کنندهی انگلیس در ژنو به بیت المقدس فرستاده شد تا دربارهی توافق توضیح دهد. این هفته وزیرخارجهی آمریکا میخواهد در اسرائیل با نتانیاهو دربارهی ایران و نیز راجع به گفتگوهای صلح با فلسطینیها صحبت کند. دانیل لِوی از اندیشکدهی هیأت اروپایی روابط خارجی، برای نتانیاهو سه امکان میبیند: «او میتواند توافق با ایران را بپذیرد، تحریم کند و یا در آن اخلال ایجاد کند. طبیعتاً او میتواند تأسیسات اتمی را نیز بمباران کند که البته من خیلی فکر نمیکنم سرِخود این کار را بکند. یا اینکه میتواند کاری کند که دیپلماسی با ایران ناکام بماند. به گمانم ما دقیقاً شاهد این امر خواهیم بود". تا این حد معلوم است که از بعد از آنکه نتانیاهو ژنو را «معاملهی قرن» به نفع تهران خوانده دیگر نمیتواند تمام این موضوع را ناگهان پیروزی خود قلمداد کند. گرچه او اصرار دارد که اسرائیل گزینهی نظامی را از روی میز بر نمیدارد اما احتمال حملهی یکجانبه خیلی ناچیز است. تنها گزینهی واقعبینانهای که باقی میماند این است که در اجرای توافق اخلال ایجاد کند و همچنان حرفهای شدید و غلیظ بزند و عملیات مخفی را علیه اهداف ایران منتفی نداند. چنین به نظر میرسد که افکار عمومی در اسرائیل از این گزینه طرفداری میکند زیرا ۵۸ تا ۶۰ درصد اسرائیلیها فکر میکنند توافق ژنو خطری برای کشورشان است و از سر سختی نتانیاهو حمایت میکنند. مات ریس یکی از نویسندگان کتابی دربارهی نتانیاهو بر این باور است: «اسرائیلیها اغلب دست روی گلوی یکدیگر میگذارند. اما وقتی احتمال خطر برای موجودیت کشور خود را بدهند کنار هم میآیند.» آمیت سگال گزارشگر ارشد فرستندهی تلویزیونی کانال ۲ بر این باور است که «به هیچ وجه اینگونه نیست که نتانیاهو در قضیهی ایران خیلی خوب عمل میکند. مشکل این است که کسی وجود ندارد که به او جواب شایسته بدهد.» رهبر جدید مخالفان، ایساک هرزوگ، که به تازگی به رهبری حزب کارگر انتخاب شده نتانیاهو را متهم میکند در موضوع ایران «ترس بیجا» ایجاد میکند. اما هرزوگ به خود جرأت نمیدهد به صورت کلی سیاست نتانیاهو را در مورد ایران زیر سؤال ببرد. با وجود این پشتیبانی از نخست وزیر، مشکلات اقتصای ذهن مردم را بیشتر از موضوع ایران به خود مشغول کرده است. اما بیبی در این جهت نمیتواند چیز چندانی به انتخاب کنندگانش عرضه کند به گونهای که ترجیح میدهد برای خود با هشدار در مورد تهدیدهایی که امنیت کشور را تهدید میکند گوش شنوا پیدا کند. اما سیاهنمایی او کاسهی صبر نزدیکترن متحداناش را نیز به سر میآورد. گیل هوفمان از جروز آلم پست فکر میکند: «سر سختی نتانیاهو و تلاشهایاش برای دخالت در سیاست داخلی آمریکا محلی از اعراب ندارد. کسانی در دولت آمریکا هستند که میگویند باید دید چطور میتوان او را دور زد. و این عده بر وزنشان افزوده میشود.» جان کری میخواهد نتانیاهو را نه فقط در مسالهی ایران که در گفتگوهای صلح با فلسطینیها مجاب کند که با انگیزهی بیشتری مذاکره کند. البته این امر بعد از ژنو بسیار نامحتمل است. بروس ریدِل از مؤسسۀ بروکینگز در واشنگتن، گفتگوهای صلح با فلسطینیها را قربانی بزرگ توافق ژنو میداند. طبق توافق فعلی در مناقشهی اتمی، احتمالاً خیلی دشوار است نتانیاهو را واداشت در مقابل فلسطینیها کوتاه بیاید.
دیگران
این مساله را اغراق آمیز میدانند. اینان میگویند شاهدی در دست نیست که
گفتگوها به نتیجهای برسند. لوی میگوید: «هرکس ادعا میکند ژنو باعث
ناکامی روند صلح میشود متوجه نیست که این روند تا چه حد دچار رکود است.»
به تعبیر او نتانیاهو «فقط تهدیدها و نه امکانات را» میبیند. «ژنو پایهی
خودباوری او را میزند. دورهی نخست وزیری من چه میشود؟» مات ریس این
برداشت را ندارد که باور نتانیاهو به نقش تاریخی خود تغییر کرده است: «او
خود را راهبرد دان میداند و فکر میکند که حتی آمریکا نیز نمیتواند امنیت
اسرائیل را تضمین کند. اینکه او تنهاست فعلاً او را تقویت میکند.» عنوان اصلی مطلب: Die Krise des Königs به نقل از سايت : دبی – العربیه.نت فارسی [* ـ از : هریت شروود / در: فرایتاگ / ترجمه از: ایران در جهان]
تاريخ انتشار در
سايت سازمان سوسياليستهای ايران در روز
يکشنبه ۱ دی ۱۳۹۲
-
۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ درهمين رابطه ــ مجموعه ای در باره مذاکرات هسته يی در ژنو http://www.ois-iran.com/2013/azar-1392/ois-iran-6414-dar_barahe_mozakerate_hastahie.htm
|