نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

قسمت پنجم

 

هشدار پیش از انتخابات رسوا و فراخواندن به جنبش و همبستگی بعد از آن و تحول شعارهای مردم:

هشدار 19 خرداد ابوالحسن بنی صدر به مردم ایران      

 

هموطنان!

   آنها که می گفتند اگر این رژیم برود ایران نیز از میان می رود، امروز فریاد بر آورده اند که «وطن در خطر است». با سر دادن این فریاد، اعتراف می کنند که آن هشداری بیان حقیقت بوده است که، بنا برآن،  وجود این رژیم با حیات ملی در تضاد است. با وجود این اعتراف، نه رژیم، بلکه مهره ای، آقای احمدی نژاد را عامل به خطر افتادن وطن جلوه می  دهند. راستی اینست که وطن درخطر است اما این رژیم ولایت مطلقه فقیه است که وطن را به خطر افکنده است و ادامه حیات آن این خطر را قطعی تر نیز می کند.

    طی سه دهه، وفاداران به اصول راهنمای انقلاب ایران، جنایتها و خیانتها و فسادهای رژیم را بر شما و جهانیان آشکار کرده اند. اینک، چهار نامزد تحمیلی در برابر چشمان شما، تصدیق می کنند رژیم استبدادی حاکم بر ایران، رژیم تبهکاران و خائنان و فاسدان است. بیشتر از خیانتها و جنایتها و فسادهایی که تصدیق می شوند، آتش فشان تخاصم های درونی که سرباز می کند، اهمیت دارد. این علامت مهم و دیگرعلامتهای مرگ رژیم اهمیت دارند. اینک شما می دانید رژیم، در مرکز خود، با شدید ترین تخاصمها روبرو است.

هموطنان!

    اینک بر شما از روز روشن تر است که تنها کسانی صلاحیت یافته اند خدمتگزار این رژیم شوند، که در جنایتها و خیانتها و فسادها شرکت مستقیم داشته اند. از این امر که جنایتها و خیانتها و فسادها انکارنمی شوند، شگفت زده نشوید!. چرا که آتش فشان خصومت ها نه جائی برای نگفتن می گذارد و نه محلی برای انکار.  

     اینک، شما دیگر تنها در برابر «انتخاب بد و بدتر» قرار ندارید. در برابر بدترها قرار دارید. افزون بر این، گرفتار بدترین، یعنی ولایت مطلقه فقیهی نیز هستید که دیگر آدم سالم را تحمل نمی کند. پس، در برابر وجدان خود و در برابر وجدان جهانیان، مسئول رفتاری هستید که در پیش می گیرید. نمی باید کرامت و عزت ملی خود را در گرو رأی دادن به یکی از بدترها، بگذارید. بهوش باشید که فردا ، روز بعد از انتخابات قلابی، روز رویاروشدن با واقعیتهای تلخ است.

 

هموطنان!

      انتخابات رسوای کنونی، یک ویژگی دارد: حتی آنها که می خواهند در دادن رای شرکت کنند، از روی رضا و رغبت رای نمی دهند. شماری از آنها، امیدوارند رژیم را ناگزیر کنند تغییر کند و شمار دیگری به حداقل راضی هستند و امیدوارند مانع از بدتر شدن وضع شوند. هر گاه این دو گرایش از توانائی خود بهره جویند و جنبش را تا استقرار ولایت جمهور مردم ادامه دهند، با تحریم کنندگانی هم اندیشه و هم روش شده اند که تحریم را بخشی از جنبش برای الغای ولایت مطلقه فقیه و استقرار ولایت جمهور مردم می دانند. بنا بر این فرض، جنبش تحریم به یک هدف بزرگ دست یافته و آن هم نظر شدن جمهور مردم بر ضرورت تغییر از رژیم ولایت مطلقه فقیه به ولایت جمهور مردم است.

     از این رو، هشدار محل دارد:

1 شما، آن بخش از مردم که می خواهید رأی بدهید چون فکر می کنید شدت گرفتاریها طاقتتان را طاق کرده است، بدانید که شدت گرفتاریها دلیل تحریم است و نه توجیه گر شرکت در دادن رأی. زیرا مُسکّن جای داروی درمانگر بیماری مهلکی را که ولایت مطلقه فقیه است، نمی گیرد. این بیماری از آن نوع بیماریها است که مُسکّن بسا مانع از درمان آن نیز می شود. شما نیازمند «مناظره ها» نبودید برای این که بدانید طی 3 دهه، وضعیت زندگی شما همچنان رو به وخامت بوده است. زیرا سخن راست را هر روز از واقعیت ها شنیده اید. هر روز، زندگی سخت تر گشته است و اینک شما از شدت فشارها در رنجی تحمل ناکردنی هستید. اما عقل سلیم به آدمی می گوید: برای رها شدن از شدت فشارها، به از میان برداشتن علت اصلی آن باید پرداخت. می دانم که می دانید  که علت فشارهای طاقت شکن، ولایت مطلقه فقیه است که شما را از حق حاکمیت بر زندگی جمعی و فردی خویش محروم کرده است. پس به علم خود عمل کنید و رفتاری در پیش بگیرید که از مدعی ولایت مطلقه فقیه سلب مشروعیت و از این ولایت قلابی سلب وجود کند: با تحریم انتخابات قلابی، به ولایت مطلقه فقیه نه و به ولایت جمهور مردم، آری بگوئید.

2 و اما شما که فکر می کنید، از راه شرکت در انتخابات، رژیم را ناگزیر از تحول می کنید. یعنی از دل ولایت مطلقه فقیه، ولایت جمهور مردم و مردم سالاری را بیرون می آورید!. به شما بخاطر آگاهی بر این واقعیت که راه حل الغای ولایت مطلقه فقیه و استقرار ولایت جمهور مردم است، تبریک می گویم. با وجود این هشدار می دهم:

- حق را نمی توان جزء جزء کرد و به یک یا چند جزء آن قانع شد. استقلال حق است. حقوق انسان ذاتی حیات انسان هستند. هیچیک از این حقوق را نه می توان جزء جزء کرد و نه به غیر انتقال داد. با توجه به این واقعیت بود که نه هندیان بجای استقلال، خواستار جزئی ازآن شدند و نه، سیاهان افریقای جنوبی خواهان الغای جزئی از تبعیض نژادی گشتند و در ایران، مصدق خواهان استقلال بمثابه یک حق شد. بسیار بودند و هنوز نیز هستند که می گفتند و می گویند چرا او به جزئی از استقلال بسنده نکرد. اما غفلت از تجزیه و انتقال ناپذیری حق استقلال، سبب کودتای 28 مرداد 32 و قرار داد کنسرسیوم و حاکمیت امریکا بر ایران گشت. از انقلاب بدین سو، همین غفلت موجب کودتای خرداد 60 و ادامه جنگ بمدت 8 سال و... و وضعیت امروز شده است. و اینک، «انتخابات» ریاست جمهوری درگرو رابطه با قدرتهای خارجی است. این تجربه ها به ما ایرانیان می آموزند که باید تمام حق  ؛ ولایت جمهور مردم، را خواست و بدست آورد.

    تحریم انتخابات اظهار این حق، ایستادگی بر این حق و فراخواندن شفاف به این حق است. به وجدان خود رجوع کنید و از او بپرسید: اگر بخواهید این حق را بی کم و کاست مطالبه کنید، چه بایدتان کرد همان کار را بکنید!.

-  می پذیرید که عامل تغییر مردم ایران هستند. پس بجای اینکه خود را وسیله زورآزمائی متخاصمان در کانون قدرت حاکم کنید، شایسته آنست که  توانائی خویشتن را به یاد یکدیگر آورید و بعنوان یک ملت رشید، خویشتن را از حق حاکمیت برخوردار کنید!

    شما ملتی با تاریخی بس دراز هستید و فراوان درس های تجربه ها  را در اختیار دارید. می دانید که تخاصم در مرکز قدرت، ناشی از تحول قدرت است. پس در بیرون از رژیم حاکم است که تغییر اساسی که انتقال ولایت به جمهور مردم است، می باید سازمان بیابد. آماده نشدن در بیرون از رژیم، از راه مطالبه حق ولایت جمهور مردم، ممکن است مدتی بر طول عمر رژیم بیفزاید، اما آن را از مرگ نجات نمی دهد. هرگاه در سطح جامعه، نیروی جانشین بیانگر ولایت جمهور مردم قوت نگیرد، بهای سنگین ادامه حیات و نیز سقوط رژیم را، مردم ایران می باید بپردازند.

 

هموطنان!

      زمانه آقای هاشمی رفسنجانی را به اعترافی ناگزیر کرد که هم گویای استواری نخستین منتخب ملت ایران  بر مطالبه حقوق ملی ایرانیان است و هم اعتراف است به توانائی مردم ایران هرگاه که تصمیم بگیرند به عمر رژیم استبدادی پایان دهند.  بنا بر نامه او، بنی صدر نماد حاکمیت ملت و مروج پیگیر ولایت جمهور مردم است. بدون این اعتراف، نه می توانست وضعیت امروز را با وضعیت دوران بنی صدر و ضد بنی صدر را با بنی صدر مقایسه کند و نه به خامنه ای بابت جنبش مردم هرگاه از مهار بگریزد، هشدار دهد و نه او را تهدید کند. او اعتراف می کند که او و آقایان خامنه ای و بهشتی، آقای خمینی را به کودتا بر انگیخته اند و او را می ترساند که هرگاه بموقع عمل نکند، بسا فردا بسیار دیر باشد.

     ایرانیان بهوش باشید! بنا بر این نامه، تا پایان روز 19 خرداد، قرار بر بیرون آوردن آقای احمدی نژاد از صندوق است. زیرا هرگاه جز این بود، آقای هاشمی رفسنجانی این نامه را که از جمله آشکار کننده تقابل او با آقای خامنه ای است، نمی نوشت. آنچه در  دو روز آینده روی خواهد داد، خواهد گفت که آیا آقای خامنه ای تهدید را جدی گرفته و تمکین کرده است یا خیر.

     و بنی صدر که هیچگاه اعتماد خود را به مردم ایران از دست نداده است و تمام عمر برای استقرار ولایت جمهور مردم کوشیده است، نامه آقای هاشمی رفسنجانی و گفته ها و نوشته های دیگر شرکت کنندگان در کودتای خرداد 1360 را پیام امید تلقی می کند و به شما هموطن عزیز خود می گوید: هم از این واقعیت آگاه است  که دستگاههای تبلیغاتی غرب برای آقای میرحسین موسوی تبلیغ می کنند و هم می داند، وقتی بنا بر این می شود که «برضد» نامزدی رأی داده شود، وسوسه رفتن به پای صندوق رأی، واگیر می گردد. اما این را نیز می داند فردا که حقیقت تلخی خود را آشکار می کند، سردی یأس جای هیجان را می گیرد. از این رو، فریضه خود می داند به شما مردم ایران هشدار بدهد که هم بلحاظ بازیافتن حق حاکمیت و هم بلحاظ استقلال ایران و جدا شدن حساب ملت از حساب رژیم خودکامه نزد جهانیان، و بنا بر این تضمین امنیت ملی، تحریم هرچه گسترده تر انتخابات قلابی، پیشنهاد درخوری به شما مردم ایران است. تردید نکنید که ولایت مطلقه فقیه محکوم به زوال است. بنا بر این، هدف می باید استقرار ولایت جمهور مردم باشد. توانائی خود را به یاد آوریم و برای هدفی که دستیابی به آن را به هیچ رو نباید به تأخیر انداخت، به جنبش همگانی روی آوریم.

   معتمد شما

ابوالحسن بنی صدر

19 خرداد 1388

 

پیام ابوالحسن بنی صدر به مردم ایران

 

تقلب بزرگ شما را به جنبش همگانی می خواند

 

هموطنان!

   آن بخش از شما مردم ایران که تحریم را رأی دادن به الغای ولایت مطلقه فقیه دانستید و آن بخش از شما ایرانیان که بدین خاطر در دادن رأی شرکت کردید که گمان بردید، بر ضد ولایت مطلقه فقیه رأی می دهید، اینک در موقعیتی یکسان قرار دارید: در برابر رژیمی قرار دارید که حاکمیت را غصب کرده و برای مردم، بر حاکمیت، ولو به اندازه یک ارزن، حق قائل نیست. از این رو، تقلب بزرگ را  بر خود «مشروع»  می سازد  و می کند.

    در هشدارهای پیاپی به شما مردم عزیز ایران یادآور شدم که روز 23 خرداد، روز رویاروئی با واقعیت بسیار تلخ است.  اینک شما رأی دهندگان سخت احساس فریب می کنید. اما نه وقت خود سپردن به این احساس و نه زمان هم آغوش شدن با غم  و یأس است. تردید نکنید که

1 این انتخابات رسوا، دو شکست خورده داشت که یکی از آنها آقای خامنه ای مدعی ولایت مطلقه فقیه و دیگری آقای هاشمی رفسنجانی، همدست او در کودتای خرداد 1360 و جنایتها و خیانتها و فسادها است. ولایت مطلقه فقیه، بر فرض که تقلب بزرگ انجام نمی گرفت، باز بازنده بود. چرا که جمهور مردم ایران، از تحریم کنندگان و رأی دهندگان، مخالفت خود را با ولایت دروغ و دغل ابراز کرده اند.

2 پیروز این انتخابات وفا کنندگان به عهد خود با ولایت جمهور مردم و شما مردم ایران هستید.

     در هشدارها، تأکید شد که از 23 خرداد به بعد، زمان از آن پیروز شوندگان، یعنی استواران بر حقوق مردم و شما  مردم ایران هستید. چرا که وجدان همگانی نه تنها نسبت به هدف که استقرار ولایت جمهور مردم است، بلکه بر روش که به جنبش همگانی روی آوردن بقصد رسیدن به این هدف است، معرفتی شفاف پیدا می کند.

 

هموطنان!

     نه وقت نا امیدی و غم که هنگام امید و شادی است.  چرا که اینک می دانید ولایت مطلقه فقیه را نمی خواهید و ولایت جمهور مردم را می خواهید. اینک می دانید که روش حق، عمل به حق است و نه وسیله زورآزمائی شدن در درون رژیمی که در مرکز خود، گرفتار شدید ترین تخاصم ها است. اینک می دانید که حتی وقتی رژیم چهار مجرم را نامزد می کند، برای شما اختیار رأی دادن به یکی از آنها را نیز قائل نمی شود. چرا که شدت دشمنی در مرکز قدرت، دادن این اختیار را ناممکن کرده است. اینک می دانید چه کسانی با شما راست می گویند و انگیزه آنها نه قدرت و قدرتمداری که حقوق شما است. اینک می دانید چه کسانی به شما راست نمی گویند. اینک می دانید که نباید خود دستیار رژیم در فریب خویشتن بگردید. اینک می دانید که رژیم ولایت مطلقه فقیه با حیات ملی تضاد آشتی ناپذیر دارد و هرگاه بخواهید در استقلال، در آزادی، زندگی کنید، هرگاه بخواهید بر میزان عدالت اجتماعی، رشد کنید، می باید به جنبش همگانی روی آورید. اینک می دانید که توانائی دارید و این توانائی را برای بازیافتن حقوق خود

می باید بکار برید.

 

جوانان ایران!

     این امر را که به خیابانها درآمدید و در فضای امید و شادی، یکدیگر را باز یافتید و با یکدیگر همداستان شدید،  دلیل بر توانائی قدرت شکن خویش بدانید و آن را تمرین جنبش همگانی بشمارید و در تدارک این جنبش برای استقرار حاکمیت بر زندگی ملی و شخصی خویش شوید.  تقلب بزرگ هم هدف و هم روش را بر شما آشکار کرد. حالا می دانید که روش ناسازگار با حقوق شما که رأی دادن در عین علم به این واقعیت که حق حاکمیت از شما ستانده شده است، روش دستیابی به این حق نیست. این روش شما را به «حداقل» خواستها نیز نمی رساند. پس دیگرگوش به صداهایی که از دهان قدرتمدارها و توجیه گران قدرت بیرون می آیند، مسپارید. خویشتن را به عصبانیت و خشونت مسپارید. احساس توانائی با احساس امید و شادی و خون سردی همراه است و جنبش همگانی با خشونت زدائی همزاد است. با شفاف کردن هدف و روش همراه است. هدف را استقرار ولایت جمهور مردم بشناسید و تمام این حق را بخواهید و به تدارک جنبش همگانی برخیزید.

 

ایرانیان!

     اگر تردید داشتید، اینک می باید تردید شما رفع شده باشد و تقلب بزرگ، با وجود دشمنی در مرکز قدرت فسادگستر به شما گفته است که این رژیم میرنده است. تقلب بزرگ به شما هشدار می دهد که نباید در بیراهه مرگ با این رژیم همراه شد. می باید به راه زندگی باز گشت.  هرگاه با واقعیت تلخ این سان رویارو شوید، در دل، امید و شادی می یابید و بر می خیزید و برای استقرار حاکمیت خویش، روی به جنبش می آورید.

    دلهای شما پر از امید و شادی و معرفت شما بر توانائی خود هرچه شفاف تر و عزم شما بر برخاستن، بازهم استوار تر باد.

23 خرداد 1388

معتمد شما  ابوالحسن بنی صدر

 

 

از ابوالحسن بنی صدر به مردم ایران

 

زمان همبستگی ملی و پیوستن نیروهای نظامی و انتظامی به این همبستگی است

 

هموطنان عزیزم

    امروز  روزی است که می باید مزرها  را از میان خود بردارید.  هیچ سخنی و بهانه ای نباید میان شما مرز پدید آورد. در برابر ولایت مطلقه فقیه که خود تقلب بزرگ و سازمان دهنده تقلب بزرگ است، شما مردم ایران می باید یک صدا شوید، حق خود را بخواهید و بستانید.

    جنبش در همبستگی ملی می باید دراز مدت شود. برای این کار، بر دانشجویان و دانشگاهیان است که نه جدا از مردم که از طریق و همراه مردم جنبش را به پیش ببرند. برای آنکه جنبش همگانی شود و موجهای جنبش سرتاسر ایران را بگیرند، می باید هدفی که اینک روشن یعنی، نه به ولایت مطلقه فقیه و آری به ولایت جمهور مردم گشته است، همچنان شفاف بماند. جنبش دراز مدت مردم ایران می باید سازمانی سازگار با  دو ویژگی این جنبش، همگانی و خودجوش بودن آن پیدا کند.

     روشهائی  می باید ابداع شوند که کمترین امکان مداخله را به قوای سرکوب گر بدهند. پرهیز از خشونت می باید با افشای خشونتهای ددمنشانه ای  همراه شود که قوای سرکوب گر انجام می دهند و به پای مردم می گذارند. خشونت زدائی روشی است که می باید همه مکانی و همه زمانی بگردد. مردم می باید بسان موجهای بزرگ، شهرها و روستاهای کشور را فراگیرند.

 

ایرانیان مقیم خارج از کشور

    با توجه به سانسوری که دستگاه ولایت مطلقه فقیه به مردم ایران تحمیل می کند، تداوم بخشیدن به جنبش اعتراضی و آگاه کردن مستمر افکار عمومی کشورهای محل اقامت و بسا برانگختن مردم این کشورها به شرکت در جنبش اعتراضی،  کمک بزرگی به مردمی است که اینک در برابر تقلب بزرگ آقای خامنه ای و دستگاه او، به استقامت ایستاده اند.

 

نیروهای مسلح ایران از نظامی و انتظامی بدانند!

     با گذشت 30 سال، اینک وضعیت سیاسی کشور بسیار روشن گشته است: ولایت حق جمهور مردم است. آقای خمینی این حق را، در نوفل لوشاتو، مکرر تصدیق کرده است. سه دهه  فساد و جنایت و خیانت رژیم ولایت مطلقه فقیه را از زبان نامزدها شنیده اید. به رفتار مردم خود و جهت عمومی تحول در ایران و جهان بنگرید و از خود بپرسید: آیا ولایت مطلقه فقیه می تواند دیر بپاید و آیا صحیح است آلت فعل متقلب بزرگ در سرکوب مردم خویش شوید؟  در میان شما، بسا هنوز کسانی باشند که به ارتشیان شاه، گل می دادند و در پیروزی گل بر گلوله شرکت داشته اند. شایسته شما نیست که ایرانیان، برادران و خواهران خود را سرکوب کنید. بدانید که سرکوبگری نه مانع تحول می شود و نه جهت آن را تغییر می دهد. به فردا، فردائی که مردم ولایت بر سرنوشت خود را باز می یابند، فکر کنید. در آن فردا، شما و فرزندان شما، در میان این مردم و فرزندان آنها زندگی خواهید کرد.  امروز کاری نکنید که زندگی فردای همه با همه مشکل شود.

     امید که شما مردم ایران توانائی خویشتن را هرگز از یاد نبرید و با مداومت بخشیدن به جنبش، در همبستگی، بر این توانائی استبداد شکن بیفزائید.

25 خرداد 1388

معتمد شما ابوالحسن بنی صدر